هیئت مکتب الحسین(ع)شیراز

وبلاگ رسمی شهید غلام موسوی

هیئت مکتب الحسین(ع)شیراز

وبلاگ رسمی شهید غلام موسوی

هیئت مکتب الحسین(ع)شیراز

وبلاگ رسمی شهید غلام موسوی




مراسم بعدی
هفتگی | جمعه شب ها راس ساعت 20
سخنران: حجت الاسلام والمسلمین رستمی بلخی
مداحی کربلایی روح الله محمدی وکربلایی سید محمد حسینی
مکان:بلوار ابوذر غفاری جنب زیر گذراحمد بن موسی(ع)

برای اطلاع از مراسم های هیئت مکتب الحسین(ع) به صورت پیامکی کافیست
عدد1 را برای ما ارسال کنید
30009900330128

دو شعر سروده شده توسط استاد غلامرضا سازگار:


نوروز مانند شب تار است یاران

چشم بهار از گریه خونبار است یاران

جایی که اشک مصطفی ازدیده جاریست

گل هم به چشم دوستان خار است یاران

تبریک در ماه غم زهرا حرام است

مهدی از این تبریک بیزار است یاران

بی معرفت باشم اگر تبریک گویم

وقتی که پیغمبر عزا دار است یاران

تبریک چون گویم که دخت مصطفی را

خونِ جگر جاری به رخسار است یاران

راه گلستان را به روی دل ببندید

زهرا میان درب و دیوار است یاران

زهراست برما مادرو باید بدانیم

مادر به ما ، در حشر غمخوار است یاران

بلبل شده در بوستان هم ناله با گل

گل ،  زارتر ازگل به گلزار است یاران

ما چون خریدار غم زهرا نباشیم

زهرا غم مارا خریدار است یاران

روزی که از فرزند مادر می گریزد

زهرا برای شیعیان یار است یاران

دریایی از خون جاری از چشم تر ماست

نوروز ایام عزای مادر ماست



امام زمان(عج)-مناجات-نوروز


نشاط عید هم از دوریت غم انگیز است

بیا اگر تو نباشی بهار پائیز است

چگونه خنده کند آن که در فراق رُخت

همیشه کاسۀ چشمش ز اشک لبریز است

به رونمای جمالت چه آورم با خود

که جان هر دو جهان در بهاش ناچیز است

سحرگهان که تو را می زنم صدا، مهدی!

ز نُکهَت نفسم صبح عطر آمیز است

لبی که وصف تو گوید چو صبح خندان ست

دلی که یاد تو باشد چو گل سحرخیز است

چگونه کوه گناهم ز پا در اندازد

مرا که رشتۀ مهر تو دست آویز است

خط امان من از فیض دست بوسی توست

چه بیم دارم اگر تیغ آسمان تیز است

جحیم با تو بهشت گل است «میثم» را

بهشت اگر تو نباشی ملال انگیز است


فاطمیه و نوروز

چگونه عید بگیرم به فصل ماتم تو
به صحن سینه به پا گشته خیمۀ غم تو
چگونه عید بگیرم اگر چه نوروز است
میـان هجـمۀ انـدوه و درد و ماتـم تو
جهان نشسته به سوگ و مَلَک گرفته عزا
در این مصیبت عظما، ز داغ اعظم تو
صدای گریۀ مهدی صلا زند بر خلق
نه فاطمیه، که باشد مه مُحّرم تو
نمک به زخم دل تو نمی زنم هرگز
خدا کند که همیشه شویم مرهم تو
کسی که حُرمت داغ تو را نگه دارد
چشد زُلال محّبت ز آب زمزم تو
خدا کند که دلم عاقبت به خیر شود
به بزم سوگ و عزایت، به زیر پرچم تو
بلند قامت عصمت، تو سر فرازم کن
که سر فراز شده دین، ز قامت خم تو
دوباره حسّ غریبی بود «وفائی» را
هماره اشک فشاند به عمر مبهم تو

" سید هاشم وفایی "



دوبیتی ها برای نوروز و فاطمیه


امسال نوبهار شروعش به ماتم است

زیرا که قلب عالم امکان پر از غم است

باید که پاس حرمت زهرا نگاه داشت

سالی که فاطمیه و نوروز توأم است
***
در دو عالم جلال ما زهراست

رمز تغییر حال ما زهراست

عید با فاطمیه می آید

ذکر تحویل سال ما زهراست
***
در قلب شکوفه ها هلال مشکی

درباد بهار غبار های مشکی

نوروز شده ، طبیعتی رنگارنگ

امسال ولی به تن لباس مشکی


***
در سال جدید شعار ما یا زهراست
عیدی به تمام شیعیان با مولاست

امسال به زیر پرچمش سینه زنیم
سالی که نکوست از بهارش پیداست
***
یا مقلب القلوب دنیا زهراست
امسال شروع سال ما با زهراست

در لحظه ی تحویل، سر سفره ی عید
ذکر دل بی قرار ما یا زهراست
***
امسال بهار غرق ماتم شده است
نوروز به فاطمیه توام شده است

کی شاد دل شیعه شود از نوروز
وقتی که دل علی پر از غم شده است
***
سر سال است بیا کیسه ی ما را پر کن
کاسه چشم من از روضه زهرا پر کن

جای خالی مرا در حرمت ای مولا
به دو دستان یداللهی سقا پر کن

(منبع: سایت جنت مهدی (عج))



-- این شعر را شاعر ولایی اصفهان آقای علیرضا لطفی (حامد اصفهانی) به مناسبت مصادف شدن نوروز با ایام فاطمیه سروده است:
 
 نرگس دژم وگرفته ماتم
 مانند طلیعه ی محرم
 بنگر به چمن بنفشه نالان
 افکنده سرش به زیر وگریان
 در باغ شکوفه گل بریزد
 از دیده شجر گهر بریزد
 غوغای قناری وچکاوک
 آن سان نبود خوش ومبارک
 جای غزل خوش وترانه
 شد نوحه سرا به آشیانه
 کای شیعه بنال وقت زاری است
 هر چند که بوستان بهاری است
 زیرا که شرر به بوستان زد
 آن دشمن بوستان احمد
 آن خرمن گل به کینه بفشرد
 وآن غنچه وگل زشعله پژمرد
 بین در وآن جدار خانه
 هم ضربه ی قهر تازیانه
 آن غنچه زبوته اش جدا کرد
 بر حضرت باغبان جفا کرد
 امسال همه به شیون وسوز
 در غصه وماتم اند نوروز
 باماتم فاطمی است توام
 نوروز گرفته رنگ ماتم 
 همراه نسیم حامد امروز
 مرثیه سرا شده به نوروز
 در تعزیت بهار سرمد
 گو صد صلوات برمحمد

 علیرضا لطفی (حامد اصفهانی)
منبع: نور پرتال




هفت سین فاطمی...

رسیده عید و دلها شاد و خرم
همه در فکر دیدارند با هم
همه آماده اند سفره بچینند
به فکر سفره های هفت سینند
منم در سفره دارم هفت سین را
ولی توام شده با داغ زهرا
بود سین نخستین سیلی کین
به روی مادرم با دست سنگین
ببین بر سفره سین دومم را
که سویی نیست در چشمان زهرا
بگویم سین سوم تا بسوزی
که مادر سوخت بین کینه توزی
ازین ماتم دل حیدر غمین است
که سین چهارمم سقط جنین است
به روی سفره سین پنجم این است
سر سجاده اش زینب حزین است
شده سفره پر از اشک شبانه
ششمین سین مانده سوت و کور خانه
چه گویم ای عزیز از سین آخر
بود آن سینه ی مجروح مادر…



یک دوبیتی .....

اشکان دو چشمان ترم چون دریاست

امسال تمام روزیم از زهراست(س)
از بوی تنور فاطمه(س) فهمیدم
سالی که نکوست از بهارش پیداست


یا حضرت زهرا سلام الله علیها......

ای کشتی شکسته که پهلو گرفته ای

بر گو چرا تو دست به پهلو گرفته ای

گل را خدا برای سرور آفریده است

ای گل چرا به غصه و غم خو گرفته ای

گاهی ز درد شانه ز دل آه می کشی

گاهی ز درد دست به بازو گرفته ای

از ماجرای کوچه نگفتی به من ، بگو

اکنون چرا ز محرم خود رو گرفته ای

دیوار گشته است عصای تو باز هم

بینم که دست خویش به پهلو گرفته ای

هرگه در به روی علی باز می کنی

خوشحال می شدم که تو نیرو گرفته ای

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی